بین مطالب وب سایت جستجو کنید

بازی مورتال کامبت

<-Text2->


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
<-Text3->
scorpion
7:56
یک شنبه 29 تير 1393

مورتال کامبت یا نبرد مرگبار (به انگلیسی: Mortal Kombat)، نام مجموعه بازی رایانه‌ای در سبک مبارزه‌ای و ماجرایی است که ایده اصلی آن متعلق به اد بون و جان توبیاس می‌باشد. تا کنون ۹ نسخه از آن به صورت رسمی و در ژانر مبارزه‌ای و ۳ نسخه در ژانر ماجرایی منتشر شده است.

فیلم سینمایی نیز از روی همین بازی در سال ۱۹۹۵ میلادی با نام مورتال کامبت و فیلم دیگری نیز با نام مورتال کامبت: نابودی در سال ۱۹۹۷ میلادی عرضه شدند. همچنین سریالی با نام مورتال کامبت پیروزی در ۲۲ قسمت عرضه شده‌است. به تازگی نیز سریالی با نام مورتال کامبت میراث در حال انتشار است. بازی مورتال کامبت نخستین بار بر روی کنسول‌های آرکید منتشر شد. این بازی در سبک مبارزه‌ای بوده و به صورت‌های تک نفره (Arcade یا نبردهای پیاپی)؛ دونفره و یا ماجرایی (در بازی راهبان شائولین) بازی می‌شود. روال بازی در تمام نسخه‌های مورتال کامبت تا حد زیادی یکسان بوده و بدین ترتیب است که در صفحه اول، بازیکننده شخصیت جنگجوی خود را انتخاب کرده و طی دو راند به مبارزه با شخصیت رایانه یا بازیکنندهٔ دوم می‌پردازد. برنده بازی کسی است که بتواند در دو مرحله پیروز شود. از جمله بخش‌های قابل ذکر این بازی فیتالیتی است. پس از دوبار بردن، جنگجوی باخته در حالت گیج و نیمه جان قرار می‌گیرد و پیغام تمامش کن (Finish Him/Her) به جنگجوی برنده داده می‌شود. در این لحظه جنگجوی برنده این فرصت را دارد تا با استفاده از فنون ویژه که به فیتالیتی معروف است ضربه آخر را وارد نموده و بازی را ببرد.

 

 

 
تعداد بازدید از این مطلب: 728
بازدید : 728
scorpion
7:38
پنج شنبه 26 تير 1393

index.jpg - images.jpg - images.jpg - images.jpg - lank">images.jpg -

images.jpg - images.jpg - images.jpg -

تعداد بازدید از این مطلب: 739
بازدید : 739
scorpion
7:20
پنج شنبه 26 تير 1393


ظهور:

Mortal Kombat
Mortal Kombat II
Mortal Kombat 3 (cameo) 
Mortal Kombat Trilogy
Mythologies: Sub-Zero
Mortal Kombat 4
Mortal Kombat Gold
Mortal Kombat Advance
Ultimate Mortal Kombat (Puzzle Kombat)
MK: Deadly Alliance
MK: Tournament Edition
MK: Deception
MK: Shaolin Monks
MK: Armageddon
MK vs. DC Universe
Mortal Kombat (2011)
طراح:

Carlos Pesina (MK, MKII, MKT, MK:DA)
Michael Garvey (MKM:SZ)
Christopher Lambert (first movie, third movie)
James Remar (second movie)
Jeffrey Meek (MK Conquest)
Richard Epcar (MK vs. DC, MK 2011)
Clancy Brown (DotR)
Ryan Robbins (MKL)

درباره رایدن:

ریدن خدای فنا ناپذیر رعد و محافظ سابق قلمروی زمین هست که بعد از دومین شکست شیناک در جریان حمله به زمین به خدای ارشد ترفیع یافت. به عنوان خدا او دارای توانایی های ماورای طبیعی من جمله تل پورت ( نویسنده: 
یا همون طی الارض خودمون!) ، کنترل رعد و برق و پرواز رو داشت. 

خط داستانی:

وقتی قلمروی زمین نوپا بود؛ ریدن محافظ اون محسوب می شد. او با خدای ارشد سرکش، شیناک (Shinnok ) که آرزوی حکمرانی بر زمین رو داشت و به این منظور بر این قلمرو یورش برده بود؛ جنگید. از نتایج این جنگ این بود که تمدن سوسمارها یا Saurian ( که رپتایل از اونا محسوب می شد) نابود گردید و باقی مانده اونا به قلمرو دیگه ای که زاترا (Zattera) نامیده می شد؛ مهاجرت کردند.

با کمک خدایان ارشد، ریدن شیناک رو شکست داد و لوح امیولت ( Amulet) اون رو که منبع قدرت خداییش بود؛ گرفت. او خدای ارشد شیطانی رو به Netherrealm یا به عبارتی قلمروی زیرین تبعید کرد. ریدن همچنین لوح قدرت مند امیولت رو در یه معبد سری به نام معبد عناصر که او در کوهستان نپال بنا کرده بود؛ قرار داد و 4 خدا رو مامور به حفاظت از اون کرد که عبارت بودند از: خدای آتش، خدای آب، خدای باد فوجین (Fujin ) و خدای زمین.
وقتی ساب زیرو بزرگ ( بیهان که بعد ها با ماهیت نوب سایبات ظاهر شد.) لوح امیولت رو بعد از میلیون ها سال برای کوان چی ( Quan Chi ) دزدید؛ ریدن روبروی او ظاهر شد و به او گفت تا وارد قلمرو زیرین شده و لوح امیولت رو برگردونه مبادا شیناک بوسیله اون خودش رو آزاد کنه. ریدن قادر نبود که خودش اینکار رو انجام بده چرا که در قلمرو زیرین تمام قدرت خودش رو از دست میداد. ساب زیرو همونطور که ازش خواسسته شد؛ ماموریت خودش رو انجام داد و شیناک رو که یه خطر بود؛ نابود کرد.

مدت ها بعد، شنگ سانگ (Shang Tsung) از ریدن دعوت کرد تا درمبارزه مرگبار شرکت کنه. با آگاهی از این که این مبارزه در آینده خطر جدی برای قلمرو زمین محسوب می شه، ریدن شکل انسانی به خود گرفت تا در این مبارزه شرکت کنه. 

یک سال بعد، ریدن فهمید که راهی جز پذیرفتن پشنهاد مبارزه مرگبار شنگ در دنیای خارج (Outworld) رو نداره. با آگاهی از خیانتگری شنگ سانگ و وحشیگری و جانور خویی شائوکان ( Shao Kahn) ، ریدن اعضای شائولین رو مطلع ساخت و به اونا هشدار داد؛ سپس به تنهایی به دنیای خارج سفرکرد.

پس از پیروزی جنگجویان زمین، ریدن مجبور شد تا از جان جنگجویانش حفاظت کنه ؛ به دلیل اینکه شائوکان به قلمروهای دیگه دست یافته و ملکه خودش یعنی سیندل ( Sindel) رو دوباره زنده کرده بود. با مطمئن شدن امنیت جنگجویان زمینی، او آرزو داشت تا در کنار اونا در مبارزه کنه ولی به دلیل ادغام دنیای خارج با قلمرو زمین قادر به انجام این کار نبود. حالا شرایط طوری شده بود که دنیای خارج بر قلمرو زمین حکمرانی می کرد؛ بنابراین ریدن چاره ای نداشت به جز اینکه خدایی خودش رو فدا کنه. پس از شکست شائوکان به دست لو کنگ ، ریدن دوباره وضعیت و حالت خود رو به عنوان خدا و محافظ قلمروی زمین احیا کرد.

وقتی شیناک از قلمرو زیرین به منظور جنگ با خدایان، فرار کرد؛ ریدن و جنگجویانش دوباره وارد مبارزه شدند. حمله شیناک خدایان ارشد رو غافلگیر کرد و سبب شد تعدادی از خدایان محافظ قلمروی زمین کشته بشن. حالا جنگ ، جنگ انسان ها بود؛ با لوکنگ و جنگجویان دیگه ی قلمرو زمین زیر پرچم هدایت ریدن که دچار بحران بود؛ نیروهای روشنایی در این جنگ با موفقیت بیرون امدند. پس از این واقعه ریدن به درجه خدای ارش رسید و حفاظت قلمرو زمین رو به فوجین واگذار کرد.

سال ها بعد، به عنوان یه خدای ارشد، ریدن نتوانست مانع کشته شدن لو کنگ توسط کوان چی و شنگ سانگ بشه. او با تنفر از همتایانش یعنی دیگر خدایان ارشد، موقعیت خود رو به عنوان خدای ارشد رها کرده، جنگجویانش رو جمع آوری کرد تا اتحاد مرگبار رو متوقف کنه. این دفعه بر خلاف دفعات قبل جنگجویان زمینی در حمله ناگهانی دسته تارکاتان ها ، همگی کشته شدن و او به تنهایی مقابل شنگ سانگ و کوان چی در جلوی Soulnado ایستاد؛ اما شکست خورد.

ریدن دوباره برخواست زمانی که اوناگا (Onaga) ، دراگون کینگ، وارد سالن شد و کنار شنگ سانگ و کوانچی همراه هم به اوناگا حمله کردند. وقتی ریدن مشاهده کرد که حمله اونا به اوناگا کار ساز نیست؛ حالت خدایی خودش رو آزاد ساخت ( نویسنده: این ریدن هم کاری دیگه به جز فدا کردن خدایی خودش بلد نیست !) . با این کار انفجار عظیمی روی گرفت به طوری که مقبره و قلعه دراگون کینگ، ظاهرا اتحاد مرگبار و خود ریدن نابود شدند (نویسنده: البته ظاهرا!) ؛ اما اوناگا صدمه ای ندید. ( نویسنده: به قول معروف ککش نگزید! فقط همون شائوکان از پسش بر میاد!). گوهر وجودی ریدن دوباره شکل گرفت اما اینبار در مقابل قلمرو زمین، چرا که ماهیت و گوهر وجودی او به دلیل اوناگا تخریب و فاسد شده بود. حالا ریدن فردی خشمگین و مانند ساکنین زمین، نسبت به این قلمرو متعصب گردیده بود به طوری وقتی که پی برد، شوجینکو (Shujinko) با حماقت خود و با جمع آوری کامیدوگو (Komidogu) قلمروهای مختلف، دراگون کینگ رو از بند آزاد کرده، اون رو مجازات کرد چرا که قلمرو زمین رو در خطر قرار داده بود. (نویسنده: من موندم این شوجینکو رو کی خلق کرده!!)

ریدن در وضعیت کاملا خشمگینانه به شوجینکو حمله کرد، اما شوجینکو قادر بود تا از حمله اون جون سالم به در ببره، چرا که ریدن توجهش به جسد لو کنگ جلب شد(نویسنده: پیام بازرگانی!). ریدن بدن لو کنگ رو از قبر بیرون آورد و به معبد زیر زمینی که به فرقه ای باستانی به نام Houan وابسته بود؛ منتقل کرد. او در اون جا با جادوگران صحبت کرد تا با جادوی اونا و قدرت خود، لو کنگ رو به زندگی باز گرداند؛ اما نکته قابل توجه این بود که لو دیگه اراده ای نداشت و فقط به فرامین ریدن عمل می کرد. ریدن لو رو فرستاد تا هر کس رو که به نظرش برای قلمرو زمین مضر هست؛ به قصد انتقام جویی، نابود کنه! پس از این واقعه، شیناک از جریان آگاهی یافت. او مقابل ریدن ظاهر شد و به او پیشنهاد تا باهاش متحد بشه ؛در عوض شیناک امنیت قلمروی زمین رو در نقشه هاش تضمین کرد؛ با این که ریدن از ماهیت ریاکارانه شیناک خبر داشت؛ اما راهی به جز پذیرفتن پیشنهاد شیناک نداشت.

در واقعه آرماگدون زمانی که تیون( Taven) با ریدن مواجه شد؛ ریدن اون رو از این واقعه مطلع کرد که با شائوکان توافق کرده تا در صورت حکمرانی وی بر قلمروهای دیگه، قلمرو زمین به حال خودش رها بشه و ایمن باقی بمونه. ریدن از تیون خواست تا او نیز با شائوکان موافقت کنه اما تیون نپذیرفت. در بازگشت ریدن از شائوکان دستور گرفت تا تیون رو از بین ببره بنابراین وقتی که شائوکان به همراه کوان چی و شنگ سانگ و اوناگا به داخل پورتال رفتند؛ ریدن روبروی تیون قرار گرفت؛ اما از تیون شکست خورد. تیون در حالی که از این ماجرا شوکه شده بود و عکس العمل ریدن رو باور نمی کرد؛ از طریق پورتال خارج گردید.

بعد ها فوجین متوجه تغییر رفتار و حالت ریدن گردید. بنابراین تصمیم گرفت تا دست به کار بشه. او با متحد سابق لو کنگ یعنی کنگ لائو هم پیمان شد تا ریدن و لو کنگ رو شکست بده به منظور اینکه اونا به حالت سابق خود برگردند. با این حال فوجین آگاه بود از این که ممکنه اگه موفق به انجام این کار نشن؛ توسط ریدن و لو از بین بروند.

برخی از نکات جزئی:

- ریدن بعد از شخصیت "رعد" (Lighting) در فیلم " بحران در چین" (Trouble in Chinna) ساخته جان کارپنتر (John Carpenter)درسال 1986، مدل سازی شد.

- در بازی Unreal Championship2:The Liandri Conflic، ریدن یکی از شخصیت های مخفی هست که برای آزاد کردن وی باید تمامی مبارزات رو کامل کرد.

- ریدن اولین خدایی هست که در سری بازی های مبارزه مرگبار ظاهر و قابل بازی بود.

- نام و حالت ریدن به عنوان خدا، از خدای رعد و برق ژاپن، رایجین (Raijin) سرچشمه گرفت.

 

تعداد بازدید از این مطلب: 905
بازدید : 905
scorpion
7:19
پنج شنبه 26 تير 1393


متحدین:

Sindel (new timeline)

Baraka

Reiko

Rain

Goro

Kintaro

Sheeva

Motaro

Shang Tsung

Shinnok

Mileena

Reptile

Daegon

Sektor

Quan Chi

Noob Saibot

Tanya

Kano

Skarlet

Kabal

Jarek

دشمنان:

Sindel (old timeline)

Raiden

Liu Kang

Kung Lao

Kitana

Sub Zero

Onaga

Jade

Khameleon

Taven

Scorpion

Kai

Ermac

Stryker

Bo' Rai Cho

Nightwolf

Johnny Cage

Sonya Blade

Jax

Li Mei

Cyrax

Nitara

Kenshi

Smoke

Fujin

Kabal

سلاح ها:

Wrath Hammer (All appearances)

سبک های مبارزه:

Tai Tzu (MK:D, MK:A)

Lui He (MK:D)

دسته:

اهریمن

ظهور:

Mortal Kombat II (boss)

Mortal Kombat 3 (boss)

Ultimate Mortal Kombat 3 (boss)

Mortal Kombat Trilogy (boss)

Mortal Kombat Advance (boss)

MK: Deadly Alliance (cameo)

MK: Deception (GameCube exclusive)

MK: Unchained

MK: Shaolin Monks (boss)

MK: Armageddon

Ultimate Mortal Kombat (boss)

MK vs DC Universe (boss and playable)
Mortal Kombat (2011) (boss

طراح:

Brian Glynn (MKII, MK3, UMK3, MKT)

Steve Ritchie (voice) (MKII, MK3, UMK3, MKT) 

Frank Welker (voice) (first movie) 

Brian Thompson (second movie) 

John Vernon and Michael Des Barres (DotR) 

Jeffrey Meek (MK Conquest) 

Aleks Paunovic (MKL) 

Patrick Seitz (MKvsDCU) 
Bob Carter (MK 2011)

شائوکان یکی از کاراکتر های سری بازی های مبارزه مرگبار هست که در نسخه دوم این سری بازی ها به عنوان رئیس وارد بازی گردید. ولی تا نسخه تریلوژی قابل بازی نبود



درباره شائوکان:

شائوکان یه جنگجوی آسیایی غول پیکر بود که به دلیل داشتن توانایی خدا گونه اش رقیب سرسختی برای ریدن، خدای رعد محسوب می شد. او همچنین به سنگ دلی ، جانور خویی و بی رحمی در مبارزات شناخته شده بود. قدرت زیاد شائوکان و هوش زیاد او این تصور رو به اون داده بود تا خودش رو به عنوان تنها فرمانروای یکه تاز قلمداد کنه. او شبیه جادوگر زیر دستش شنگ سانگ (Shang Tsung) دارای قدرت تسخیر ارواح رو داشت.

شاید بزرگترین نقطه قوت او ، سرسختی در رسیدن به اهدافش و سازماندهی هدف هایش و از طرفی بزرگتری نقطه ضعف او تکبر و اعتماد به نفس بیش از حد او هست. شائوکان نژاد بشر رو حقیر می شمرد؛ بنابراین چندین بار تصمیم گرفت تا بر قلمرو زمین حکمرانی کنه.


خط داستانی:

شائوکان سابقا به عنوان مشاور به اوناگا (Onaga) خدمت می کرد. اوناگا که لقب اون دراگون کینگ بود؛ به عنوان آخرین حکمران دنیای خارج (Outworld)، فرمانروایی می کرد. امپراطوری اوناگا بین قلمروهای دیگه ، اونقدر نیرومند شده بود که او به دنبال راهی می گشت تا فناناپذیر بشه. قبل از این که این هدف تحقق پیدا کنه؛ شائوکان در اقدامی اوناگا رو مسموم کرد و امپراطوری رو بدست گرفت و با هدایت ارتش باقی مانده از سلسله امپراطوری ، برخی از اهداف اوناگا رو دنبال کرد. هدف شائوکان این بود که از طریق یورش یا سری مسابقه مبارزات مرگبار، قلمروهای ضعیف تر دیگه رو تحت تسلط دنیای خارج دربیاره. از جمله تصرف های نظامی او این بود که قلمرو ادنیا (Edenia) با دنیای خارج ادغام شد. پس از پیروزی جنگجویان شائوکان در مبارزات مرگبار، او به این قلمرو حمله کرد و در میدان نبرد شاه جراد ( King Jerrod) رو کشت (نویسنده: ما که ندیدیمش ولی خدا رحمتش کنه!!) و ملکه سیندل (Sindel) رو به همسری برگزید (نویسنده: باور کن دعوا سر همین موضوع سیندل بوده!!) و دخترش، شاهزاده کیتانا (Kitana) رو مانند دختر خودش ، بزرگ کرد. ( نویسنده: فکر کن شائوکان با اون همه ابهت داره پوشک بچه عوض می کنه!!). او کیتانا رو آموزش داد تا به عنوان محافظ شخصی و یه ادمکش ، بهش خدمت کنه. 

از بد شانسی شائوکان، مکله سیندل به دلیل اتفاقات افتاده؛ خودکشی کرد اما شائوکان روح اونو در دنیای خارج نگه داشت تا از رفتن به زندگی پس از مرگ ، جلوگیری بشه. برای شائوکان خوشایند نبود که بذاره به این راحتی ملکه مورد علاقه اش نابود بشه (نویسنده: دیدین گفتم دعوا سر سیندل بوده!! حالا هی بگین نه!)

سال ها بعد شائوکان قلمروی زمین رو هدف بعدی خودش قرار داد. او شنگ سانگ و گورو (Goro) رو فرستاد تا این قلمرو مورد یورش قرار بگیره و حادثه ای رخ داد که باعث شد گورو به عنوان قهرمان شناخته بشه. این رویداد زمانی اتفاق افتاد که گورو، کنگ لائوی بزرگ ( جد کنگ لائوی فعلی) رو شکست داد و دوره قهرمانی 500 ساله اونا رو از بین برد. شنگ سانگ مستقیما بر این مبارزات نظارت داشت تا اینکه در مسابقه دهم مبارزه مرگبار، او و گورو به دست یکی از راهب های شائولین، یعنی لو کنگ ( Liu Kang) شکست خوردند.

شنگ سانگ به شائوکان التماس کرد تا زندگیش رو به او ببخشه سپس طرحی ریخت تا با نیرنگ جنگچویان منتخب زمین رو در سری دوم مبارزه مرگبار، به دنیای خارج بکشونه ( نویسنده: من جای شائوکان بودم می دادم این شنگ سانگ رو باهاش آبگوشت درست کنن!!). با اسیر گرفتن کینو ( Kano) و سونیا بلید (Sonya Blade) به عنوان طعمه و فرستادن باراکا (Baraka) و زیر دستانش به منظور تخریب و نابود سازی راهب های شائولین؛ شائوکان منتظر جنگجویان زمینی ماند تا اونا رو در دام بندازه. با وجود قدرت زیاد او، لو کنگ وارد میدان شد و شائوکان رو شکست داد پس از این شکست وی نیروهای زیر دستش رو فراخوند تا جنگجویان زمینی رو نابود کنه؛ بنابراین جنگجویان زمینی بلافاصله به قلمرو زمین برگشتند تا از این حمله مصون بمانند.

دراین زمان، شنگ سانگ قادر بود تا در قلمرو زمین ، ملکه سیندل رو احیا کنه و به دنبال اون ، شائوکان به همسر دلخواه خودش می رسید (نویسنده: ای بابا! ملکه ملت رو به بازی می گیرن!! خجالت داره!). بار دیگه امپراطور ، شنگ سانگ رو رهسپار قلمرو زمین کرد تا اون رو جزء دنیای خارج کنه. تقریبا تمامی موجودات زنده ، روحشون از بدنشون جدا گردید و از ان شائوکان شد. در آخرین روز خود شائوکان شخصا ظاهر شد و گروه براندازی خودش رو فرستاد تا آخرین بازمانده های زمین رو نابود کنه. اما لرد ریدن از اونا حفاظت کرده بود. این وظیفه بازمانده ها بود تا سعی کنن جلوی شائوکان رو بگیرن و وضعیت زمین رو به حالت طبیعی خودش بازگردونند. در نبرد نهایی کان با کنگ لائو (Kung Lao) یکی دیگر از راهب های شائولین و نواده کنگ لائو بزرگ روبرو شد؛ اما با پرتاب جادوی قدرت مند او، کنگ لائو نزدیک بود که کشته بشه ؛ بنابراین این دوباره لو کنگ بود که شائوکان رو شکست داد. پس از این شکست کان نیروهای براندازی خود رو فراخوند و به طرف دنیای خارج عقب نشینی کرد. با این کار ادغام قلمرو زمین متوقف شد و به وضعیت عادی خود بازگشت. موضوع بدتر واسه شائوکان این بود که تعدادی از افراد وفادار شائوکان تو زرد از آب در اومدند که به دنبال این موضوع کیتانا قادر شد که مادرش رو کنار خودش برگردونه و قلمرو ادنیا رو دوباره به عنوان به قلمرو مستقل احیا کنه.

حالا امپراطور بسیار ضعیف شده بود و در جریان حمله شیناک (Shinnok) علیه خدایان ، برای چندین سال ناپدید گشت. ضمنا قلمرو ادنیا که در آرامش به سر می برد؛ قرار داد صلح با شوکان ها (Shokan) که شائوکان همیشه به طور چشمگیری بر اونا تکیه کرده بود؛ امضا کردند. طوری که شوکان ها آماده بودند تا به دنیای خارج حمله کنن ( نویسنده: د....بیا! گورو هم تو زرد از آب در اومد.......!). با درایت و هوش فرمانده جدید ارتش کان یعنی کینو و فعالیت های مخفی همکار ادم کشش، نوب سایبات (Noob-Saibot) ( کسی که گورو رو شکست داد.) ارتش ادنیا شکست خورد و شائوکان بخشی از قدرت خودش رو باریابی کرد. همزمان با این امر اتحاد مرگبار دو جادوگر، شنگ سانگ و کوان چی (Quan Chi) صورت گرفت. این دو وارد اتاق سلطنتی کان شدند وسوگند دروغ برای وفاداری به کان خوردند. اون ها گارد های شائوکان و ظاهرا خود شائوکان رو نابود کردند. البته بعد ها معلوم شد که فرد کشته شده خود کان نبوده بلکه بدل وی به قتل رسیده. (نویسنده: به عبارتی کوان چی و شنگ سانگ رو دست خوردند! بالاخره.....امپراطوره! سیب زمینی که نیست!)

شائوکان واقعی کمی بعد رویروی گورو مفلوک ظاهر شد و با قدرت کمی که از وی باقی مانده بود؛ گورو رو احیا کرد؛ بنابراین گورو و دیگر شوکان ها دوباره به عنوان متحد به شائوکان پیوستند.
سال ها بعد و طی واقعه آرماگدون، شائوکان دوباره امپراطور دنیای خارج گشت ؛ هرچند ملینا (Mileena) و شنگ سانگ نیرنگی ترتیب داده بودند تا این امر واقع نشه. بعد ها شائوکان با کوان چی ، شنگ سانگ و اوناگا متحد شد تا بلیز (Blaze) رو شکست بده و قدرت خداگونه وی رو تصرف کنه. کمی بعد کان خودش رو در حال مبارزه با متحدان خودش دید (نویسنده: ای بابا! بازم خیانت!) او حمله ای ناموفق به شنگ سانگ کرد و بلافاصه توسط اوناگا ربوده شد؛ اما او به طریقی خودش رو از دست اوناگا نجات داد. کمی بعد کان خودش و ریدن رو به عنوان آخرین بازمانده های واقعه آرماگدون یافت.

حوادث Mortal Kombat vs. Dc Universe:

برای اولین بار شائوکان توسط ریدن شکست خورد و حقیر واقع شد. ریدن مقابل امپراطور قرار گرفت و ظاهرا وی رو کشت؛ اما شائوکان نابود نشد؛ بلکه او با دارک سید (Dark Seid) ترکیب شد و موجودی به نام دارک کان (Dark Kahn) شکل گرفت. سوپرمن به همراه ریدن دارک کان رو شکست دادند. با این شکست. شائوکان در اتاق مخصوص دارک سید بیدار گشت درحالی که فاقد قدرت خودش بود. اما بعد ها قدرت وی برگشت و او هدف خودش یعنی سلطه بر دیگر قلمروها رو ادامه داد.


برخی از نکات جزئی:

- شائوکان هیچ وقت بدون ماسک دیده نشد؛ اما در سری بازی" مبارزات مرگبار: راهب های شائولین" پس از پرتاب چکشش به سمت بازیکن و برگرداندن توسط وی، به سر شائوکان اثابت می کنه و باعث می شه که ماسکش به زمین بیفته.

- در سری دوم بازی مبارزات مرگبار، کاراکتر شائوکان به صورت دیجیتالی ریسایز شده ؛ به عبارتی بازیکن نقش شائوکان در این بازی واقعا غول پیکر نیست بلکه اندازه نرمالی داره؛ اما با تکنینک های کامپیوتر اندازه وی رو غول پیکر طراحی کردند.

- با اینکه در برخی از سری بازی های مبارزات مرگبار حضور نداره؛ اما صدای شائوکان در بازی هنگام مبارزه هست. که کلمات معروف "Exellent"، "Well done"، "Superb" و... به خوبی برای بازیکنان مبارزات مرگبار آشناست. جالب این جاست که در بازی Unreal Championship2: The Liandri Conflic صدای اون به خوبی میان مبارزات شنیده می شه.

- طراحی ماسک اسکلتی شائوکان ، از کلاه خود سامورایی های ژاپن سر چشمه گرفته شد.

 

تعداد بازدید از این مطلب: 1066
بازدید : 1066
scorpion
6:56
پنج شنبه 26 تير 1393

تعداد بازدید از این مطلب: 710
بازدید : 710
scorpion
6:48
پنج شنبه 26 تير 1393

تعداد بازدید از این مطلب: 681
بازدید : 681
scorpion
6:37
پنج شنبه 26 تير 1393

تعداد بازدید از این مطلب: 827
بازدید : 827
scorpion
6:21
پنج شنبه 26 تير 1393

ظهور:

به عنوان ساب زیرو

Mortal Kombat
MK Mythologies: Sub-Zero
Mortal Kombat (2011)

به عنوان نوب سایبات

Mortal Kombat II (unplayable)
Mortal Kombat 3 (unplayable)
Ultimate Mortal Kombat 3
Mortal Kombat Trilogy
Mortal Kombat Advance
Mortal Kombat 4
Mortal Kombat Gold
MK: Tournament Edition
MK: Deception
MK: Shaolin Monks
MK: Unchained
Mortal Kombat: Armageddon
Mortal Kombat (2011)

متحدین:

Quan Chi
Shao Kahn
Mileena
Kano
Smoke (in new Timeline)

دشمنان:

Raiden
Smoke
Sub-Zero
Cyrax
Sektor
Sareena
Scorpion

طراح:

Daniel Pesina (MK, MKII)
Richard Divizio (MK3)
John Turk (UMK3, MKT, MKM:SZ)
François Petit (first movie)
J.J. Perry (second movie)
Kevan Ohtsji (MKL)
Kimble Sultan (MKC) 
Jamieson Price (voice) (MK 2011)

نوب سایبات (Noob-Saibot) ، با نام واقعی بی هان (Bi-Han) ، یکی از اعضای قاتل گروه لین کوای (Lin Kuei) که در اولین سری بازی مبارزه مرگبار تبدیل به شبه شد. او از معدود کاراکترهای اصلی سری بازی های مبارزه مرگبار هست که در نسخه اول با نام ساب زیرو (Sub-Zero) حضور یافت او برادر بزرگتر ساب زیرو مشهور و دوست داشتی فعلی هست. اولین ظهور او با هویت جدیدش به نسخه دوم این سری بازی بر می گرده.

درباره نوب سایبات:

او در تاریک ترین قلمرو ها یعنی قلمرو زیرین (Netherrealm) احیا شد در حالی که خوی اهریمن به خود گرفته بود. قبلا او هویتی دیگر داشت ؛ نام مستعار قبلی او ساب زیرو و از اعضای قاتل گروه لین کوای بود.
هنگامی که ساب زیرو بود او لباس آبی رنگ با قدرت کنترل یخ رو داشت و اخلاقا فردی سرد و بی روح بود. او شخصی خونسرد و شدیدا خشن و تعصب زیادی روی گروهش داشت. البته در وجود او شخصیتی تاریک و شیطانی وجود داشت که هیچ وقت خودش رو بروز نمی داد.
هنگامی که او به دست اسکورپیون (Scorpion) کشته شد. روح او به طبقه پنجم قلمرو زیرین نزول کرد و در اونجا شخصیت تاریک وی آزاد شد و هر ویژگی انسانی رو که تصور کنین از او گرفته شد (نویسنده: این شخصیت تاریک بی هان همون سایه ای هست که در مبارزات ازش استفاده می کنه!). حالا بی هان هویت و ماهیت جدیدی داشت به نام نوب سایبات. نوب سایبات در فکر این بود تا بر قلمرو زیرین حکومت کنه اگرچه گاها او در خدمت بعضی از حکمرانان از قبیل شیناک (Shinnok) و شائوکان (Shao-Kahn) دیده شد ؛ ولی هدف نهایی اون حکمرانی بر این قلمرو بود.

خط داستانی:

: Mortal Kombat: Mythilogies Sub-Zero:

وقتی بی هان ساب زیرو بود؛ در لین کوای اعتبار زیادی نزد رئیس داشت چرا که او بسیار زیرک و ماهر بود. مدت ها قبل او و قبیله اش به استخدام جادوگر جهنمی یعنی کوان چی (Quan Chi) در اومده بودند تا طومار باستانی که در معبد راهب های شائولین وجود داشت رو بدست بیارند. از طرفی چیزی که بر ساب زیرو و لین کوای نامعلوم بود این بود که کوان چی اسکورپیون (نویسنده: که اون موقع انسان بود و هانزو نام داشت.) و قبیله شیرای ریو (Shirai Ryu) رو نیز استخدام کرده بود که همین کار رو انجام بده یعنی طومار باستانی رو بدست بیاره. این دو قبیله به شدت با هم اختلاف داشتند. ( نویسنده: من قبلا هم گفته بودم بازم می گم این کوان چی بچه مامان و باباش نیست!!!)

ساب زیرو از سد راهب های شائولین و محافظین طومار باستانی گذشت تا این که به مکان نگهداری طومار رسید ؛ اما اونجا با اسکورپیون روبرو شد و جنگ سختی برای بدست آوردن طومار بین این دو صورت گرفت.ساب زیرو در این نبرد پیروز شد و به طور بی رحمانه اسکورپیون رو کشت و سپس به همراه نقشه از معبد شائولین فرار کرد. (نویسنده: ای نامرد!)

او به قلعه لین کوای واقع در کوهستان نزد رئیس برگشت. کوان چی همونطور که به رئیس قول داده بود قبیله شیرای ریو رو نابود کرده بود. کوان چی فاش کرد که این طومار در واقع نقشه ای هست که راه رسیدن به معبد افسانه ای عناصر 4 گانه رو نشون می ده و در این نقشه لوح جادویی و قدرت مند امیولت (Amulet) نهفته شده. (نویسنده: همونطور که در بیوگرافی ریدن اشاره کردم. این لوح میلیون ها سال پیش توسط ریدن بعد از شکست شیناک به این معبد سری آورده شده بود و 4 خدا مامور حفاظت اون بودند.) از اونجایی که کوان چی قبلا با خدایان قلمرو زمین زدو خوردی داشت و از ورود به معبد منع شده بود؛ ساب زیرو رو اعزام کرد تا لوح امیولت رو بدست بیاره.

به محض ورود ساب زیرو ، او با تله های مهلک و نگهبانان خبره روبرو شد. معبد بوسیله 4 خدا ( نویسنده: یه پسوند قلابی هم باید به اینا اضافه بشه! یعنی خدای قلابی!) ازجمله : خدای آب، خاک، آتش و خدای باد فوجین (Fujin) محافظت می شد. (نویسنده: اولین حضور فوجین در این سری مبارزه مرگبار هست.) با این حال از اونجا که ساب زیرو یکی از نیرومند ترین و زیرک ترین جنگجویان زمین بود و همچنین قدرت کنترل یخ رو داشت؛ نه تنها نگهبانان بلکه خدایان نیز حریف وی نشدند. پس از شکست دادن آخرین خدا یعنی خدای آتش حائل محافظ نابود گردید ساب زیرو به مکان لوح امیولت دست یافت ؛ اما قبل از اینکه اون رو برداره کوان چی ظاهر گشت و لوح رو سریعا برداشت. (نویسنده: این حائل مانع ورود کوان چی می شد. که با این کار ساب زیرو کار وی اسون گشت.) او برای ساب زیرو راز لوح امیولت رو فاش کرد و گفت که این لوح به شینوک ، خدای مرطود که میلیون ها ساله توسط خدایان ارشد به قلمرو زیرین تبعید شده ؛ تعلق داره. این لوح دوباره قدرت شینوک رو بازیابی می کرد و باعث رهایی وی می گردید تا بار دیگه بتونه قلمروهای دیگه رو مورد هجوم قرار بده. کوان چی ناپدید گشت و ساب زیرو تنها همون جا ایستاد تا اینکه ریدن ، خدای رعد و محافظ قلمرو زمین پدیدار گشت؛ درحالی که بشدت از دست سابزیرو و حرص و نادانی گروه وی ناراحت بود. او به ساب زیرو دستور داد تا به قلمرو زیرین بره و لوح امیولت رو برگردونه چرا که خدایان در قلمرو زیرین قدرت و مالکیتی نداشتند. بنابراین ساب زیرو از طریق دروازه ای(Portal) که ریدن ساخت به قلمرو زیرین رفت.

او به محض رسیدن فورا بوسیله نگهبانان کوان چی در زندان ارواح (prison of Souls) در دام افتاد. او در اونجا با شبه فنا ناپذیر اسکورپیون ملاقات کرد؛ کسی که وی رو مقصر نابودی گروه شیرای ریو می دانست. اگرچه اسکورپیون فنا ناپذیر بود اما از ساب زیرو شکست خورد و مجبور به عقب نشنینی گردید. (نویسنده: من که شاخ در اوردم!). ساب زیرو از زندان فرار کرد و بع از مدتی با زیر دستان کوان چی من جمله: کیا (Kia) ، جتاکا (Jattaka) و سارینا (Sareena) جنگید. او کیا و جتاکا رو نابود کرد اما به دلایل نامعلوم از کشتن سارینا چشم پوشید. (نویسنده: این بی هان ما غلط نکنم ؛ دلش پهلوی این سارینا خانم گیر کرده بود!). با بدست اوردن کریستال از این سه زیر دست، ساب زیرو تونست که به قلعه کوان چی راه پیدا کنه و با اون روبرو بشه.

کوان چی فاش کرد که تنها دلیلی که ساب زیرو تونسته فناپذیری خودش رو در قلمرو زیرین حفظ کنه؛ قلب تاریک اون بوده. (نویسنده: منظورش همون شخصیت تاریکه بی هان هست.) بعد از اون ساب زیرو با جادوگر قلمرو زیرین جنگید. اگرچه به طور واضح پیروز نبرد شد؛ اما ناگهان سارینا ظاهر شد و کار کوان چی رو یکسره کرد. (نویسنده: دیدن گفتم.....این سارینا خانم و بی هان به هم دیگه علاقه مند شدند....!). بعد از اون سارینا به ساب زیرو گفت تا از قلمرو زیرین خارج بشه که ناگهان توسط شیناک کشته شد.(نویسنده: ای نامرد....مثل فیلم هندی ها!) شیناک حالا با داشتن لوح امیولت قدرت مند شده بود. (البته موضوعی که حتی برای خدایان نامعلوم بود؛ این بود که کوان چی یه لوح تقلبی امیولت رو به شیناک داده بود و اصلی کاری رو برای خودش نگه داشته بود!) از اونجا که ساب زیرو نمی تونست شیناک رو شکست بده؛ فکر خود رو به کار انداخت و با زیرکی تمام لوح امیولت رو از سینه شیناک دزدید. (نویسنده: همیشه قدرت دلیل برتری نیست؛ بلکه عقل و تمرکزه که می تونه باعث برتری بشه.) بلافاصله بعد از این امر شیناک به هیولایی غول پیکر تبدیل شد. 
این موضوع که آیا ساب زیرو با وی جنگید یا نه نامعلوم ماند؛ اما در نهایت او به وسیله پورتالی که ریدن بوجود آورده بود ؛ فرار کرد و لوح رو به ریدن پس داد. وقتی که ساب زیرو اونچه که کوان چی در مورد وی به اون گفته بود رو برای ریدن آشکار ساخت؛ ریدن حرف کوان چی رو تصدیق کرد و به او گفت که می تونه جلوی این امر رو بگیره و سرنوشت خودش رو تغییر بده ؛ اما با کشته شدن ساب زیرو توسط اسکورپیون و احیای او در طبقه پنجم قلمرو زیرین ، اتفاقاتی بدتر از اونچه که ریدن برای او پیش بینی کرده بود؛ اتفاق افتاد.

: Mortal Kombat:

بعد از برگشت ساب زیرو به لین کوای، او آگاهی یافت که در سری مسابقات مبارزه مرگبار بوسیله شخص خود شنگ سانگ (Shang Tsung) رسما دعوت شده. گروه لین کوای پیش از این برای سر شنگ سانگ نقشه کشیده بود. ساب زیرو این دعوت رو پذیرفت و با زیرکی خود، نقشه کشتن شنگ سانگ رو طراحی کرد.
اما طولی نکشید که سرنوشت وی همونطور که ریدن پیش بینی کرده بود رغم خورد. اسکورپیون نیز در این سری مبارزات شرکت کرده بود چرا که فهمیده بود ساب زیرو در این مبارزات حضور داره و قصد داشت تا انتقام کشته شدن قبیله خودش رو بگیره و درنهایت بعد از شکست خوردن گورو (Goro) و شنگ سانگ بدست راهب جامعه نیلوفر سفید یعنی لو کنگ (Liu Kang) و واقع شدن جزیره شنگ سانگ در هرج و مرج، اسکورپیون در دروازه ورودی جزیره ساب زیرو رو به مبارزه دعوت کرد و با قدرت اهریمنی که از قلمرو زیرین داشت وی رو سوزاند.

: Mortal Kombat 2:

همونطور که ریدن پیشگویی کرده بود؛ روح بی هان اعماق طبقه پنجم قلمرو زیرین افتاد و در اونجا شکل اهریمنی به خود گرفت. حالا او نوب سایبات نامیده شد. (دلیل تغییر ماهیت اون وجود تاریکی نامعلوم در قلبش و شخصیتش بود.) نوب سایبات یکی از اعضای گروه برادران سایه (Brotherhood of Shadow) گردید و وفادار و تابع خدای مرطود ، شیناک گردید. به عنوان اولین وظیفه، شیناک به او دستور داد تا وقایع بین قلمرو زمین و دنیای خارج رو مشاهده و به وی گزارش بده. او در جریان مبارزات دنیای خارج و زمین در خفا و سایه ها ماند تا موقعیت رو به شیناک گزارش بده.

: Mortal Kombat 3 / Ultimate Mortal Kombat 3/ Mortal Kombat Trilogy:

طبق دستور شیناک، نوب سایبات با امپراطور دنیای خارج ، شائوکان (Shao Kahn) متحد شد؛ چرا که کان زمین رو مورد یورش قرار داد؛ اما نقش نوب سایبات در این مبارزات نامعلوم بود.

: Mortal Kombar 4/ Gold:

بعد از شکست خوردن شائوکان، شنیاک بوسیله کوان چی از قلمرو زیرین رها شد و تصمیم گرفت تا بر قلمروها حکومت بکنه. نوب سایبات حالا مستقیما به اربابش خدمت می کرد. اما باوجود طرح خدایان ، شیناک بار دیگه از ریدن و نیروهای روشنایی شکست خورد و پس از این گروه برادران سایه نیز متلاشی شد.

نوب سایبات پس از این ماجرا بار دیگه پیش شائوکان که حالا ضعیف شده بود؛ رفت و به وی خدمت نمود. (نویسنده: کار خوبی کرد!)
چند سال بعد جنگی بین نیروهای دنیای خارج به رهبری کینو (Kano) و متحدین شوکان (Shokan) و ادنیا به رهبری گورو و کیتانا رخ داد. نوب سایبات در این جنگ گورو رو در حد مرگ زخمی کرد. (نویسنده: دلم خنک شد! تا گورو باشه به شائوکان خیانت نکنه!). 

: Mortal Kombat:Deception:

با مرگ ظاهری شائوکان به دست اتحاد مرگبار و پیروزی شیناک ، نوب سایبات نقش پررنگ تری به خود گرفت. او به دنبال علایق و اهداف خود رفت و زمانی که سروکله اوناگا (Onaga) پیدا شد؛ او بر این بود که گروه زیر دست خود رو بوجود بیاره.
او در قلعه شائوکان به جستجو پرداخت تا اینکه به بدن بی حرکت اسموک (Smoke) برخورد کرد. او اسموک رو برنامه ریزی کرد تا به وی وفادار باشه و بوسیله اون بتونه ارتشی از روبوت های اهریمنی رو بوجود بیاره. (نویسنده: قبلا گفته بودم این لین کوایی ها برنامه نویسی بلدن!)
او بعد ها به همرا اسموک در قلعه شائوکان با برادرش ساب زیرو ( کوای لیانگ) و سارینا روبرو شد. بلافاصله این دو به قملرو زیرین رفتند. اما ساب زیرو اون ها رو تعقیب کرد. نوب سایبات و اسموک که می دونستند ساب زیرو داره اون ها رو تعقیب می کنه؛ به طور غافلگیرانه به وی حمله کردند. در اونجا نوب سایبات برای ساب زیرو فاش کرد که او بی هان برادر بزرگترش هست. البته در این درگیری این دو از ساب زیرو شکست خوردند.
بعد از اون با زیر نظر گرفتن سارینا نوب سایبات و اسموک از محل جدید معبد لین کوای آگاهی یافتند.

: Mortal Kombat:Armageddon:

اتحاد نوب سایبات و اسموک زیاد طول نکشید؛ اون ها تصمیم گرفتند تا معبد لین کوای رو مورد هجوم قرار بدن؛ تا ضمن کشتن ساب زیرو گروه لین کوای رو تحت فرمان خودشون در بیارند. اما با حضور نیم خدا ادنیایی یعنی تیون (Taven) همه چیز برهم ریخت چرا که تیون تصمیم گرفت به ساب زیرو کمک کنه و با شکست خوردن نوب سایبات و اسموک از تیون ، این هدف تحقق نیافت. بعد از اون ساب زیرو تصمیم گرفت تا روح انسانی برادرش نوب سایبات رو احیا کنه اما در به طور احتمالی موفق نشد.
نوب سایبات بعدها در جریان واقعه آرماگدون به نیروهای تاریکی پیوست و در مبارزه نهایی به دست جنگجویی ناشناسی کشته شد.

برخی از نکات ناچیز:

-نوب سایبات برادر ساب زیرو ، دارای پدی چینی و مادری آمریکایی هست.
-نام نوب سایبات در واقعه الحاق معکوس نام خانوادگی دو خالق مبارزات مرگبار یعنی ادوارد بون و جان تابیاس هست به این ترتیب که اگر ما نام خانوادگی این دو رو برعکس کنیم و به هم متصل کنیم می شه نوب سایبات:

Inverse of BOON = NOOB
Inverse of TOBIAS= SAIBOT
Merge of them= NOOB-SAIBOT

اما بعد ها نام او مختصرا در بازی نوب گفته می شد چرا که مدتی بعد جان تابیاس ،شرکت Midway رو ترک کرد.

-با توجه به گفته های اد بون " نوب" یه شخصیت واقعی و " سایبات" کلون و هم زاد نوب هست که جداناپذیر هستند.

- برای اولین بار در سری دیسپشن آشکار شد که نوب سایبات در واقع همان ساب زیرو ، برادر بزرگ تر ساب زیروی فعلی بوده.

-او تنها کاراکتری هست که ماهیتش در سری بازی های مبارزه مرگبار تعییر کرده است.

تعداد بازدید از این مطلب: 1412
بازدید : 1412
scorpion
5:50
پنج شنبه 26 تير 1393

متحدین:

Nitara
Shao Kahn
Khameleon
Baraka

دشمنان:

Cyrax
Quan Chi
Shang Tsung
Kitana

ظهور:

s Mortal Kombat (unplayable)
Mortal Kombat II
Ultimate Mortal Kombat 3
Mortal Kombat Trilogy
Mortal Kombat Advance
Mortal Kombat 4
Mortal Kombat Gold
MK: Deadly Alliance
MK: Tournament Edition
MK: Deception (cameo)
MK: Shaolin Monks
MK: Armageddon
Mortal Kombat (2011)

طراح:

Daniel Pesina (MK, MKII)
John Turk (UMK3, MKT)
Keith Cooke (first film)
Mark Caso (second film)
Richard Dorton (MKR)
Sultan Uddin (second film)
Jon Valera (Conquest)
Marz Timms (MK 2011)

رپتایل به فارس خزنده ، یه نینجای سوسمار شکل در سری بازی های مبارزه مرگبار هست. اولین حضور او به نسخه اول بازی برمی گرده که در اون ، وی به صورت یه کاراکتر مخفی بود اما در نسخه دوم او قابل بازی گشت.

درباره رپتایل:

رپتایل یه موجود خزنده انسان مانند با لباس سبز که چهره زیر لباسش پنهان شده. او به دلیل حرکات پنهان و دزدکی ، سبک مبارزه عالی و وفاداری بدون چون و چرا شهرت یافت. برخلاف جنگجویان دیگه که برای رسیدن به قدرت به اربابشون خدمت می کنند؛ رپتایل برای رسیدن به قدرت برای مافوقش خدمت نمی کنه . چیزی که همیشه اون رو در خدمت شائوکان (Shao Kahn) نگه می داره؛ فکر و توهم اون در مورد آخرین بازمانده های نژاد سوسمارها و آزادسازی قلمروشون از چنگ دنیای خارج هست؛ چرا که هدف اون برگرداندن تمدن زاترا و شکوه و عظمت اونه.

رپتایل در حقیقت ترکیبی از کاراکترهای ساب زیرو اصلی (Sub-Zero) و اسکورپیون (Scorpion) در نسخه اول بود. طبق گفته های دو خالق مبارزات مرگبار یعنی ادوارد بون (EdBoon) و جان تابیاس (John Tobias) تولد رپتایل زمانی اتفاق افتاد که وقتی دو کاراکتر ساب زیرو و اسکورپیون انتخاب و ادغام می شد ؛ کاراکتر به رنگ سبز تغییر رنگ می داد. (نویسنده: آبی + زرد= سبز) و به خاطر رنگ سبز این کاراکتر ، این دو این کاراکتر رو " رپتایل" نامیدند. در نسخه دوم رپتایل به طور کامل جزء کاراکتر های دیگه گشت و دارای حرکات و زندگی نامه منحصر به فرد گشت.

چیزی که نامعلومه سن رپتایل هست. سن اون تقریبا ده ها هزار و حتی چند میلیون تخمین زده شده. (نویسنده: خوب فداتون شم زمان دایناسورها می زیسته دیگه.....فکرشو بکنین دایناسور نینجا!!!) با این حال چیزی که مشخصه این که در جنگی که بین خدایان صورت گرفت و قلمرو زمین تا مرز نابودی رفت؛ سوسمار ها و راپتورها (نویسنده: یه نوع دایناسور که بچه های کوچک دایناسورهای دیگه رو می دزده و سپس می خوره) به قلمروی دیگه ای به نام زاترا که بعد ها توسط امپراطور دنیای خارج مورد یورش قرار گرفت ؛ مهاجرت کردند. بیشتر افراد این قلمرو در این یورش کشته شدند و عده ای بسیار کم باقی ماندند. یکی از این بازمانده ها رپتایل بود که برخلاف بازمانده های دیگه که به بردگی برده شدند ؛ او آموزش دید تا به شنگ سانگ (Shang Tsung) و شائوکان خدمت کنه. 

خط داستانی:

: Mortal Kombat:

رپتایل صادقانه به عنوان محافظ شنگ سانگ در اولین سری مسابقات ، خدمت می کرد. او پنهان بود و به طور پیوسته از شنگ سانگ مراقبت می کرد. رپتایل به ندرت می جنگید و از حرکات خاص خود استفاده می کرد.

: Mortal Kombat 2:

رپتایل به خوبی از ارباب خود شنگ سانگ محافظت می کرد تا این که دستوری مستقیم از خود شائوکان به وی رسید. شائوکان قول داده بود که در صورت اطاعت بدون چون و چرای او ، بازمانده های نژاد اون رو که به بردگی گرفته شده بودند؛ آزاد کنه.

:Mortal Kombat 3/ Ultimate Mortal Kombat 3/ Trilogy:

زمانی که کیتانا (Kitana) حین حمله شائوکان به قلمرو زمین ، به منطقه ای نامعلوم از این قلمرو فرار کرده بود؛ رپتایل به همراه جید (Jade) فرستاده شد تا اون رو دستگیر کنند و اگه لازم باشه اون رو بکشند. (نویسنده: شائوکان قول داده بود که اگه رپتایل در این امر موفق بشه ، نژاد اون رو احیا کنه.) اما او موفق نشد چرا که جید به او خیانت و به کیتانا کمک کرد که فرار کنه. بعد از شکست خوردن شائوکان و آزاد شدن قلمرو زمین و ادنیا (Edenia)، رپتایل به زندان ادنیا منتقل شد. در اونجا او تصمیم به اغتشاش و قتل عام دست جمعی گرفت. کمی بعد او به قلمرو زیرین تبعید گشت.

: Mortal Kombat 4/ Gold:

وقتی خدای ارشد مرطود ، شیناک (Shinnok) ادنیا رو مورد حجوم قرار داد؛ رپتایل به عنوان فرمانده ارتش تاریکی به او پیوست به امید اینکه به درخواست او شیناک آخرین نسل از نژاد اون رو که در حال انقراش بودند ؛ احیا کنه. بعد از شکست شیناک از جنگجویان زمین ، او به دنیای خارج فرار کرده و پیش ارباب سابقش شائوکان رفت و تعهد کرد که همیشه کنار او باقی بمونه.

: Mortal Kombat :Deadly Alliance :

به دلیل دوری از هم نژادی های خود و به خصوص رئیس نژاد، رپتایل دچار دگرگونی در چهره و قیافه شد. او که قبلا تقریبا شبیه به انسان بود و حتی ماسک و لباس نینجا می پوشید؛ دیگه قادر نبود این کار رو انجام بده ؛ چون بدن او شکل سوسمار به خود گرفت؛ او حتی دم در آورد.

در حالی که جنگ بین ارتش ادنیا و دنیای خارج در حالت تساوی بود؛ شائوکان از شنگ سانگ و کوان چی (Quan Chi) خواستار کمک شد. رپتایل فرستاده شد تا پیغام امپراطور رو به شنگ سانگ برسونه ؛ اما پس از عزیمت ؛ رپتایل به اتحاد مرگبار شنگ سانگ و کوان چی و این که اون ها قصد کشتن شائوکان رو دارند ؛ پی برد. رپتایل تصمیم گرفت تا ارباب خودش رو از این ماجرا آگاه کنه که در مسیر بازگشت با نیتارا (Nitara) روبرو گشت. نیتارا اطلاعاتی رو در مورد تمدن سوسمار ها در اختیار او گذاشت. نیتارا به عنوان مدرک بر ادعاهای خود شمشیر Kirehashi رو که ساخته مردم زاترا بود؛ به رپتایل داد و مکان نیروهای کیتانا رو فاش کرد. رپتایل که می دونست این اطلاعات کمک شایانی به شائوکان می کنه تا در جنگ پیروز بشه ؛ بلافاصله به حرکت خود ادامه داد ؛ اما دیر شده بود ؛ چرا که شائوکان به سلاخی کشیده شده بود. (نویسنده: البته علما اختلاف دارن که اون واقعا خود شائوکان بوده با بدلش!!)

: Mortal Kombat : Deception:

رپتایل پس از این واقعه ، حیران و بدون هدف در دنیای خارج پرسه می زد تا اینکه دوباره نیتارا رو دید. او که از همه جا ناامید بود ؛ تصمیم گرفت تا به نیتارا بپیونده و بهش خدمت کنه. با این حال چیزی که برای رپتایل نامعلوم بود ؛ این بود که او بیشتر نقش یه سرباز و عروسک خیمه شب بازی رو برای نیتارا بازی می کرد. هدف رپتایل از پوستن و خدمت به نیتارا این بود که بتونه بازمانده های تمدن خودش رو احیا کنه. 

اولین گام نیترا منحرف کردن رپتایل از مسیرش به مدت طولانی بود به منظور این که اتحاد مرگبار بتونه شائوکان رو به قتل برسونه. دومین گام نیترا این بود که رپتایل و سایرکس (Cyrax) رو با هم درگیر کرد. (نویسنده: عجب جونوریه این نیتارا!؟ باید یه بررسی کنم شاید خواهر کوان چی گور به گور شده باشه!!!) رپتایل قادر شد که سایرکس رو شکست بده ؛ به امید اینکه با کنترل اون ، سایرکس به نیتارا بپیونده. 

اما سرانجام رپتایل فهمید که نیتارا وی رو فریب داد و مورد سوء استفاده واقع شده. او خشمگینانه به دنبال نیتارا گشت؛ اما دیر شده بود چرا که پورتال محو گشته بود و اثری از سایرکس و نیتارا نبود. رپتایل در اون مکان تک و تنها ماند در انجا یه تخم اژدها که متعلق به اوناگا (Onaga) بود؛ وجود داشت. کمی بعد تخم اژدها ترک برداشت و باریکه نوری رپتایل رو فراگرفت و بدن اون واسطه ای برای تجسم و حلول اوناگا شد.

: Mortal Kombat :Armageddon:

با توجه به پایان کار نایت ولف (Night Wolf) در نسخه دیسپشن ، او روح اوناگا رو بعد از شکست خوردن به قلمرو زیرین (Netherrealm) فرستاد که در اونجا روح رپتایل از اوناگا جدا شد. 
مدتی بعد رپتایل در قرارگاه گروه اژدهای قرمز (Red Dragon) با تیون ( Taven) رودر رو گشت. با این که توضیحی برای حضور رپتایل در اون قرارگاه نبود؛ ولی احتمال می رفت که او می خواست با استفاده از دی ان ای خود و اژدهای محافظ دیگان ( Deagon) یعنی کارو (Caro)، نسل جدید از نیم انسان و خزنده رو بوجود بیاره. با این حال رپتایل از تیون شکست خورد و تیون کارو رو نیز آزاد کرد.
رپتایل در واقعه آرماگدون به نیروهای تاریکی پیوست و در نبرد پایانی کشته شد.

 

تعداد بازدید از این مطلب: 976
بازدید : 976
scorpion
5:44
پنج شنبه 26 تير 1393


متحدین:

Sub-Zero
Raiden
Cyrax
Sareena

دشمنان:

Noob Saibot(New Timeline)
Shang Tsung
Quan Chi
Sektor

ظهور:

MKII (as Human)
MK3 (as Cyborg)
UMK3 (as Cyborg)
MKT (as Cyborg)
MKAdvance (as Cyborg)
MK:D (as Cyborg with Noob Saibot)
MK:U (as Cyborg with Noob Saibot)
MK:SM (as Human)
MK:A (as Cyborg)

طراح:
Daniel Pesina (MKII)
Sal Divita (MK3, UMK3, MKT, MKAdvance)

اسموک به فارسی دود ، یه نینجای آدمکش هست که در سری بازی مبارزات مرگبار از حالت انسانی به روبوت تغییر پیدا کرد. او برای اولین بار در نسخه Mortal Kombat:2 به عنوان یه شخصیت مخفی و غیر قابل بازی و به فرم انسان ظاهر گشت ؛ اما در نسخه سوم یا به عبارتی Mortal Kombat:3 به فرم روبوت ظاهر شد و قابل بازی بود.

درباره اسموک:

اسموک برای اولین بار در نسخه دوم بازی به عنوان یه کاراکتر مخفی ظاهر شد. او اغلب در جنگل زنده (Livig Forest) به همراه جید (Jade) به طور دزدکی ظاهر می شد و نگاه می کرد. (نویسنده: معلومه که این اقای اسموک جنسش خورده شیشه داره!). در بازی اوبه همراه رپتایل (Reptule) ، از نظر قیافه شبیه اسکورپیون بود؛ با این تفاوت که رنگ خاکستری داشت و دور اون رو دود فرا گرفته بود و همچینین سریع تر حرکت می کرد.

اسموک بیوگرافی خاصی نداشت تا این که در نسخه سوم بازی به صورت روبوت ظاهر شد. او در این سری نیز یه شخصیت مخفی اما قابل بازی بود.

خط داستانی:

اسموک کار خود رو به عنوان یه نینجای آدمکش برای گروه لین کوای (Lin Kuei) شروع کرد. او دوست صمیمی و متحد ساب زیرو(Sub-Zero) جوان بود و به همراه او به دنیای خارج (Outworld) فرستاده شد تا شنگ سانگ (Shang Tsung) رو به قتل برسونه ؛ با این حال در نهایت این دو موفق به انجام این کار نشدند و به گروه خودشون در قلمرو زمین بازگشتند. وقتی اسموک و ساب زیرو به لین کوای رسیدند ؛ دریافتند که گروه تصمیم گرفته که با استفاده از تکنولوژی پیشرفته ، نینجاهای خود رو به روبوت تبدیل کنه. اون ها همچنین این تکنولوژی تبدیل رو روی سایرکس (Cyrax) و سکتور (Sektor) مشاهده کردند. او و ساب زیرو از پذیرفتن این تکنولوژی اجتناب ورزیدند و تصمیم به فرار گرفتند. با این حال هنگام فرار اسموک به وسیله افراد گروه لین کوای دستگیر شد و بعد از مدتی به اسم کد LK-7T2 به روبوت تبدیل شد. او برنامه ریزی شده بود تا متحد و دوست صمیمی خودش ساب زیرو رو به قتل برسونه. (نویسنده: یه سوال......ساخت روبوت آسون تره یا آدم رو به روبوت تبدیل کردن!؟)

در رویداد های نسخه تریلوژی و حمله شائوکان (Shao Kahn) به قلمرو زمین، اسموک نتونست که ساب زیرو رو بکشه؛ با این حال ساب زیرو به وی کمک کرد و به او یاد آوری کرد که هنوز روح در بدنش وجود داره و یکی از جنگجویان برگزیده ریدن (Raiden) هست. کمی بعد سایرکس و سکتور ظاهر شدند ؛ اسموک که حافظه خودش رو بازیابی کرده بود با دوست قدیمی خودش متحد شد و اون ها رو شکست داد؛ اما طولی نکشید که بوسیله نیروهای شائوکان دستگیر شد. بدن بی حرکت اسموک به عنوان یه غنیمت به دنیای خارج و پیش شائوکان برده و در قلعه محبوس شد. (نویسنده: این سربازان باهوش فکر کرده بودن که اگه اسموک رو به عنوان اسباب بازی به شائوکان هدیه بدن ؛ شائوکان به عنوان جایزه بهشون پفک می ده!!)

تقریبا 10 سال بعد، بدن بی حرکت اسموک بوسیله نوب سایبات (Noob Saibot) پیدا شد ؛ او اسموک رو فعال کرد و با استفاده از نانوتکنولوزی و برنامه ریزی دوباره سیستم اون رو بهبود بخشید. 
(نویسنده: WoW...نانوتکنولوژی!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟........بابا اینا خیلی کارشون درسته!!!! )
نوب سایبات اسموک رو طوری برنامه ریزی کرد تا از اون به طور محض اطاعت کنه. او قصد داشت تا با الگو برداری از اسموک یک ارتش اهریمنی از روبوت ها رو در قلمرو زیرین بسازه. در بازگشت اون ها ساب زیرو و سارینا (Sareena) رو مشاهده کردند و سریعا به سمت قلمرو زیرین گریختند و در اونجا چون می دونستند که ساب زیرو در حال تعقیب اون ها هست ؛ به طور غافل گیرانه به وی حمله کردند که با مداخله ساینا ، ساب زیرو این دو رو شکست داد.

اگرچه اسموک به طور کور کورانه از رئیس جدید خود اطاعت می کرد؛ اما هنوز ذره ای از روح و انسانیت و نیکی درش وجود داشت که گواه وجود اون پایان کار اشراه (Ahrah) هست. در واقعه آرماگدون او به همراه نوب سایبات به معبد لین کوای حمله کردند تا علاوه بر کشتن ساب زیرو ، معبد رو تسخیر کنند. اما با ظاهر شدن تیون (Taven) نقشه این دو برهم ریخت. تیون با اسموک و نوب سایبات جنگید و این دو رو شکست داد. بعد گذشت مدت کمی ، ساب زیرو تلاش کرد تا روح انسانیت رو در این دو بازیابی کنه ؛ با این حال اگرچه نتوانست انسانیت برادر خودش رو احیا کنه؛ ولی قادر شد که حافظه اسموک رو برگردونه و روح انسانیت اون رو بازیابی کنه.

در حالی که نوب سایبات به نیروهای تاریکی ملحق شد و در واقعه آرماگدون در حال جنگیدن با اشراه بود؛ اسموک به نیروهای روشنایی پیوست ؛ او در این بین در حال جنگیدن با نیتارا (Nitara) مشاهده شد و در نبرد نهایی همانند اکثریت جنگجویان کشته شد.

برخی از نکات جزئی:

- در نسخه آرماگدون اسموک به همراه موکاپ ، تنها کاراکتر های هستند که سلاح ندارند و از دو سبک مبارزه استفاده می کنند.

- اینو محض مزاح می گم ؛ اینجور که من تحقیق کردم فهمیدم کارهایی که نوب سایبات برای برنامه ریزی و فعال سازی اسموک انجام داده از این قبیل بوده: 1- عوض کردن باتری تر اسموک که سولفاته کرده بود و یه دونه اتمیک جاش گذاشت! 2- ویندوز ال کا اسموک رو عوض و یه دونه لینوکس اوبونتو روش نصب کرد؛ نه این که منبع باز اونوقت هرجور عشقش کشید می تونه توش دست ببره! 3- یه دونه جی پی اس گذاشت رو اسموک که راحت همدیگه رو ردیابی کنن! 4- برنامه سی پلاس پلاس روش ریخت و توی برنامه نوشت: 

#include#includeint main{
ch=Noob-Saibot;
CoutReturn 0;
}
تعداد بازدید از این مطلب: 945
بازدید : 945
scorpion
5:40
پنج شنبه 26 تير 1393


متحدین:

Kenshi
Liu Kang
Jax Briggs
Sonya Blade
Raiden
Kitana
Johnny Cage
Sub-Zero
Shujinko
Kung Lao
Cyrax
Li Mei
Stryker
Taven

دشمنان:

Rain
Ashrah
Shao Kahn
Onaga
Tanya

سلاح ها:

Axe (MK:D, MK:A)
سبک های مبارزه:
Hua Chuan (MK:D)
Choy Lay Fut (MK:D, MK:A)

دسته:

خوب ( سابقا به طور ناخواسته اهریمن)

ظهور:

Mortal Kombat (glitch)
Ultimate Mortal Kombat 3
Mortal Kombat Trilogy
Mortal Kombat Advance
Mortal Kombat: Deception
Mortal Kombat: Shaolin Monks
Mortal Kombat: Unchained
Mortal Kombat: Armageddon
Ultimate Mortal Kombat
Mortal Kombat (2011)

طراح:

John Turk (UMK3, MKT)
John Medlen (second film)
Kevin Michael Richardson (MK:DotR) 
Michael McConnohie (MK 2011)

ارمک یه نینجای قرمز پوش هست که با استفاده از قدرت ارواح ، اجسام و هر شئ رو می تونه به حرکت دربیاره. اولین ظهور او به نسخه Ultimate Mortal Kombat:3 برمی گرده. با این حال او در نسخه اول این سری بازی، به طور اتفاقی و طی یه خطای سیگنالی بوجود اومد.

درباره ارمک:

ارمک متشکل از ارواحی هست که در طی جنگ های دنیای خارج (Outworld) کشته شده اند و بوسیله شائوکان (Shao Kahn) و سایه های کشیش (Shadow Priests) کنترل می شه. به همین دلیل او همیشه به جای واژه "من" از واژه "ما " در مورد خودش استفاده می کنه. 

به علت این که ارواح به طور خالص و با تمرکز خاصی در وجود او قرار گرفته ، ارمک دارای قدرت هدایت اشیا و همچینین معلق بودن و تلپورت (نویسنده: همون طی الارض خودمون!) هست و به راحتی می تونه بین قلمرو ها مسافرت کنه؛ با این حال در اعماق قلمرو زمین (Netherrealm) قدرت و ارواح او به طور چشمگیری تحلیل می ره و ضعیف می شه اما بوسیله سنگ مرموزی به نام سنگ روح (Soul Stone) که بوسیله شوجینکو (Shujinko) در نسخه دیسپشن برای وی پیدا کرد؛ ارمک می تونه جلوی تحلیل ارواح خودش رو بگیره و اون ها رو حفظ کنه.

بعد از نسخه تریلوژی مبارزات مرگبار ، ارمک تا نسخه دیسپشن حاضر نبود. او در نسخه دیسپشن ظاهر گشت در حالی که به وسیله یه شمشیر زن نابینا به نام کنشی (Kenshi) از چنگال شائوکان آزاد شده بود. ارمک تصمیم گرفته بود که برای جبران گذشته شیطانی خود به نیروهای روشنایی بپیونده و برای اثبات کار خود، به لو کنگ (liu Kang) کمک کرد تا ارواح دوستانش رو از دست اوناگا (Onaga) نجات بده.

توسعه طراحی شخصیت:

ارمک ( Ermac) در واقعه مخفف واژه "Error Macro" به معنی خطای غیرعادی هست. در نسخه سگا سری اول بازی مبارزات مرگبار یک باگ وجود داشت. این باگ از این قرار بود که وقتی بازیکن کاراکتر اسکورپیون رو انتخاب می کرد و بازی شروع می شد. کاراکتر اسکورپیون بعد از مدتی رنگ قرمز به خود می گرفت و دارای فنون متفاوتی می گشت و همزمان با این امر پیغام خطایی روی صفحه با عنوان " خطای غیر عادی" (Error Macro) نقش می بست. طبق گفته های ادوارد بون (Ed Boon) خالق این بازی ، دلیل این امر وجود یک باگ و خطا در کد نویسی ها بود و با وجود پخش شایعه هایی مبنی بر وجود کاراکتر مخفی و پنهان ، برخی بازیکنان می دونستند که واقعا ارمک وجود نداره.
با این حال سازنده های بازی مبارزات مرگبار، تصمیم گرفتند که شخصیت ارمک رو شکل و توسعه بدن و در نسخه Ultimate Mortal Kombat:3 او به عنوان یک شخصیت ثابت ظاهر گشت.

خط داستانی:

ارمک یکی از جنگجویان زیر دست شائوکان بود که شخصا به دست امپراطور بوسیله کانون کردن ارواح خلق شده بود. او وظیفه داشت تا چند ماموریت رو برای شائوکان انجام بده که یکی از این ماموریت ها در قلمرو زیرین بود. ارمک در اونجا با شوجینکو که یه جنگجوی زمینی بود و به دنبال کامیدوگو (Komidogu) قلمرو زیرین می گشت؛ آشنا شد. او ماموریت داشت تا در این قلمرو شیطانی رو بکشه اما در اینجا قدرت او تجزیه شد و تنها راه جلوگیری از این امر دست یابی به سنگ روح بود. شوجینکو به خواسته ارمک ، این سنگ رو برای وی پیدا کرد و او به عنوان تشکر تکنینک مخصوص خودش رو به شوجینکو آموزش داد. بعد از کمی ارمک بوسیله زنی به نام اشراه (Ashrah) مورد هجوم قرار گرفت چرا که اشراه فکر می کرد که او یک شیطان هست؛ اما ارمک به راحتی از خودش دفاع کرد. (نویسنده: نکنه این دوتاهم بعدا به هم علاقه پیدا کنن!؟!؟!؟!؟ ای بابا !)

ارمک در حمله دنیای خارج به زمین شرکت کرد و بعد از شکست شائوکان و تضعیف قدرت وی ، همچنان تحت کنترل کان ، اما به صورت سرگردان و بدون خط گیری بود. در اتفاقاتی که در نسخه اتحاد مرگبار افتاد او بوسیله شمشیر زن نابینا یعنی کنشی پیدا و از چنگال شائوکان آزاد گشت. ارمک به عنوان تشکر تکنینک معلق سازی و کوبیدن حریف به زمین (Telekinetic Slam) رو به کنشی آموزش داد. حالا او می تونست که سرنوشت خودش رو انتخاب کنه ؛ او تصمیم گرفت به عنوان جبران گذشته شیطانی خود به نیروهای روشنایی ملحق بشه. (نویسنده: فیلم سینمایی توبه ارمک!) کمی بعد از این تصمیم، ارمک روح جنگجویی رو مشاهده کرد که در حال زنج بود و او شخصی نبود به جز روح لوکنگ که نه تنها نیاز به یه متحد داشت ؛ بلکه می خواست تا روح دوستان خودش رو که در اسارت اوناگا بودند؛ نجات بده.

ارمک مشتاقانه درخواست لو کنگ رو پذیرفت و این دو به کمک هم دیگه روح متحدین لو کنگ یعنی جکس (Jax) ، سونیا (Sonya)، کیتانا (Kitana)، جانی کیج (Johnny Cage) و کنگ لائو (Kung Lao) رو از چنگال اوناگا آزاد کردند. ارمک کمی بعد در واقعه آرماگدون به نیروهای روشنایی پیوست و در نبرد پایانی کشته شد. (نویسنده: شهید شد!!!)

برخی از نکات جزئی:

- ارمک و اشراه در کنار لو کنگ و کنگ لائو ، تنها نیروی روشنایی هستند که با هم رقیب اند.
- نام ارمک برگرفته از خطای "Ermac5" باگی روی صفحه نمایش در نسخه Mortal Kombat بوده؛ بعضی از بازیکنان واقعا فکر می کردند که این یه خطا و باگ نیست ؛ بلکه یه کاراکتر مخفی در این بازی هست. با این حال سازنده های بازی تصمیم گرفتن که شایعه اون رو تحقق ببخشند و شخصیتش رو در3 Ultimate Mortal Konmat خلق کنند.
- در نسخه 2011 بازی مبارزه مرگبار ، این امر ثابت شد که یکی از ارواح موجود در ارمک متعلق به شاه جراد (King Jerrod) یعنی پدر کیتنا هست.

 

تعداد بازدید از این مطلب: 1134
بازدید : 1134
scorpion
5:8
پنج شنبه 26 تير 1393

 


Sub zero.png

نام واقعی: Kuai Liang

سن: 32

قد: 188 سانتی متر

وزن: 95 کیلوگرم

زادگاه: قلمروی زمین ، چین

سکونت: قلمروی زمین

نژاد: انسان / کرایمنسر

سلاح ها:

Ice Scepter (MK4, MKG) Kori Blade (MK:DA, MK:D,

سبک های مبارزه:

Shotokan (MK:DA, MK:D, MK:A) Dragon (MK:DA, MK:D)

دسته: خوب

ظهور:

Mortal Kombat II Mortal Kombat 3 Ultimate Mortal Kombat 3 Mortal Kombat Trilogy Mortal Kombat 4 Mortal Kombat Gold MK: Deadly Alliance MK: Deception MK: Shaolin Monks MK: Unchained MK: Armageddon MK vs. DC Universe Mortal Kombat (2011)

متحدین:

Smoke Raiden Shujinko Liu Kang Kung Lao Kenshi

دشمنان:

Quan Chi Hotaru Scorpion Sektor طراح: Daniel Pesina (MKII) John Turk (MK3, UMK3, MKT, MK4, MKG) Keith Cooke (second film) Ryan Watson (Live Tour) J.J. Perry (Conquest) Kevan Ohtsji (MKL) Luke Perry (DotR) Jim Miller (MK 2011)

ساب زیرو ( زیر صفر) ، با نام واقعی کوای لیانگ ، یکی از اعضای گروه لین کوئی (Lin Kuei) هست که در سری بازی های مبارزه مرگبار حضور یافت. او برادر کوچکتر نوب سایبات (Noob-Saibot) یا به عبارتی ساب زیرو اصلی هست. از نسخه دوم این سری بازی ساب زیرو در تمامی نسخه های مبارزه مرگبار حضور پیدا کرده. (نویسنده: البته معلوم نیست که این زیر صفر درجش سانتی گراده یا کلوینه یا فارنهایته!!!!!!!!!!)

درباره ساب زیرو:

ساب زیرو یکی از محبوب ترین کاراکترهای سری بازی مبارزه مرگبار هست. در واقع دو ساب زیرو وجود داره که هردو باهم برادرند: برادر بزرگتر بی هان (Bi-Han) و برادر کوچکتر کوای لیانگ که هردوی اونا لباس آبی رنگ به تن دارند و جزء گروه لین کوئی و جزء نژاد کرایمنسر (Cryomancer) هستند. ( این نژاد یه نژاد وابسته به دنیای خارج هست که توانایی کنترل یخ رو داره؛ با این حال هردوی اونا در قلمرو زمین به دنیا اومدند.) در ماجراهایی که بین مورتال کامبت 2 و3 اتفاق افتاد ، کوای لیانگ زخمی بر چسم راستش وارد شد؛ اگرچه این زخم در نسخه دیسپشن محو گشت که ممکنه به دلیل تاثیر مدال اژدهای (Dragon Medallion) همراهش باشه. در زندگی نامه این دو برادر این به خوبی مشخصه که پدر اون ها یه کرایمنسر چینی و مادرشون یه انسان معمولی بوده. (نویسنده: به عبارتی دو رگه هستند!)

پدر این دو ساب زیرو ، یه عامل نفوذی لین کوئی در ایالت متحده بود؛ او در اونجا با زنی آمریکایی آشنا شد و با وی ازدواج نمود که ثمره این ازدواج هم به دو پسر بود. علی رغم میل مادر، پدر دو فرزند رو با خودش به چین برد تا زیر نظر لین کوئی آموزش دیده و جزء گروه قاتلین بشوند. ( نویسنده: ای بابا! مگه فیلم هندیه!!!؟؟؟ خوب مرض داری مادر رو از بچه هاشون جدا می کنی!!؟؟ بیرحم!!)

بیهان با نام مستعار ساب زیرو در اولین مسابقه مرگبار ظاهر شد؛ در حالی که نام مستعار کوای لیانگ توندرا(Tundra) بود. (نویسنده: اگه یادتون باشه در درس جغرافیا ، تندرا به دشتی می گن که گلسنگ های قطبی درش رشد می کنه ؛ حالا چرا اسم این کوای لیانگ رو این گذاشتند؛ از بی سلیقگی لین کوای هست!!!!!!! من اگه بودم می ذاشتم فریزر (Freezer)!!)

بعد از اینکه بی هان توسط اسکورپیون کشته شد؛ کوای لیانگ جایگزین وی گردید و نام مستعار ساب زیرو از آن او شد. بعدها بی هان در قلمرو زیرین (Netherrealm) تبدیل به شبحی با نام نوب سایبات شد. کوای لیانگ تمام ویژگی های اخلاقی و ویژه برادرش بی هان رو داشت به طوری که مانند برادرش آدم خشک و بی احساس و غیر صمیمی بود و فقط به دنبال این بود که کارش رو در خفا، بدون کوچکترین توجهی انجام بده. ( نویسنده: یه بارگی بگو آب زیر کاه کن!!!!) اما با گذشت زمان و بزگتر شدن او و همچینین پیشرفت در هنرهای رزمی و حرکات ویژه اش ، روحیه جوانمردی و انسانیت جایگزین اخلاق قبلی وی گردید. (نویسنده: حرف قبلیم رو پس می گیرم!!)

این روحیه علاوه بر اینکه سبب می شد تا او یه جنگجوی با اراده و نیرومند بشه؛ سبب جدایی او از دیگر اعضای لین کوئی می گردید. او بعدها به کمک ریدن (Rayden) و لو کنگ (Liu Kang) برای مبارزه علیه شائوکان (Shao Kahn) شتافت و در نسخه گلد با شسکت سکتور(Sektor) ، که از اعضای لین کوئی و به صورت روبوت دراومده بود؛ رهبری گروه لین کوئی رو بدست گرفت. او یه متحد قابل اعتماد قلمروی زمین بود که هرجا نیاز بود؛ به طور داوطلب کمک می کرد؛ مخصوصا زمانی که ریدن اون رو فرا می خوند. (نویسنده: اشکم دراومد!!!!!). بی شک او یکی از بهترین جنگجویان قلمرو زمین هست.

خط داستانی:

Mortal Kombat 2

در پی ماجرای ناکام ماندن بی هان در به قتل رساندن شنگ سانگ (Shang Tsung) در اولین مسابقه مرگبار و کشته شدن او توسط اسکورپیون ، توندرا بعد از اعلام سری دوم مسابقات مرگبار بوسیله شائوکان، نام مستعار برادرش رو گرفت و به همراه یکی از اعضای لین کوئی به نام اسموک که دوست دوران کودکیش بود؛ به دنیای خارج فرستاده شد تا ماموریت بی هان رو انجام بده. ساب زیرو خیلی زود متوجه دشمنی خونی اسکورپیون با برادرش شد. اسکورپیون با شنیدن این که ساب زیرو زنده هست بار دیگه از قلمرو زیرین به زمین اومده بود تا با او روبرو بشه و برای همیشه اون رو نابود کنه. با این حال ، اتفاقی افتاد که باعث سردرگمی و حیرت اسکورپیون شد و اون این بود که ساب زیرو پس از شکست دادن رقیب خود در مبارزه اول ، اون رو نکشت و زندگیش رو بخشید. اسکورپیون دلیل این رحم رو نمی دونست تا اینکه فهمید این ساب زیرو ، برادر کوچک دشمن خونی خودش هست و پس از این تصمیم گرفت تا از این برادر کوچکتر محافظت کنه. با وجود تلاش های زیاد ساب زیرو و اسموک، اون ها نتونستند ماموریتی رو که از طرف لین کوئی بهشون داده شده بود رو انجام بدن چرا که شنگ سانگ زنده مانده بود. اونا حتی با ریدن و لوکنگ متحد شدند و علیه شائوکان جنگیدند؛ ولی با این حال با دست خالی به گروه برگشتند.

Mortal Kombat 3 /Ultimate Mortal Kombat 3 /Mortal Kombat Trilogy

در این زمان، گروه لین کوئی به تکنولوژی دست یافته بود تا از طریق اون بتونه که عملکرد جنگجویان خودش رو به طور چشم گیری بهبود ببخشه. اون ها 4 تا از جنگجویان سرآمد خودشون رو انتخاب کردن تا این تکنولوژی رو روی اون ها اعمال کنن و این تکنولوژی چیزی نبود جز این که این 4 جنگجو به روبوت تبدیل بشن. این 4 جنگجو عبارت بودند از: ساب زیرو ، اسموک ، سکتور و سایرکس (Cyrax). (نویسنده: آخه ای کیو ها ! خوب برین یه چند تا ارتش روبوت بسازین ؛ چیکار به این بنده خداها دارین که اسباب بازی بشن؛ نمی گین یهو ویروسی می شن ؛ شارژ باتریشون تموم می شه و کار دست خودشون می دن!)

ساب زیرو به همراه اسموک از این امر سرباز زدند و فرار کردند. این کار باعث شد که از طرف گروه خیانت کار شناخته بشند. با این که ساب زیرو موفق به فرار شد؛ اما اسموک گیر افتاد و تبدیل به روبوت گشت. لین کوئی 3 روبوت رو برنامه ریزی کرده بود تا وی رو پیدا کرده و نابود کنند. هم زمان با این امر ریدن از ساب زیرو دعوت کرد تا علیه سیاست جدید شائوکان، به نیروهای مدافع قلمرو زمین بپیونده.

زمانی که ارتش و نیروهای نابودگر شائوکان به قلمرو زمین حمله کردند؛ ساب زیرو جز معدود جنگجویانی بود که از جونش مضایقه کرد و به همراه دیگر جنگجویان مقابل او ایستاد که این نشون دهنده روحیه انسان دوستی او هست. با این حال از شانس بد او در این حمله روبوت ها ی قاتل لین کوئی که دیگه فاقد روح بودند نیز جون سالم به در بردند؛ طوریکه در نهایت او با اسموک روبرو شد اما ساب زیروی ، اسموک رو متقاعد کرد که وی دارای روحیه انسانیت هست. این کار او باعث غلبه بر برنامه ای شد که لین کوئی روی اسموک انجام داده بود. حالا ساب زیرو با متحد جدید خودش به راحتی می تونست که سایرکس و سکتور رو شکست بده. اما او به جای نابود کردن سی پی یو سایرکس ، اون رو دوباره برنامه ریزی کرد تا سایرکس علیه شائوکان مبارزه کنه. (نویسنده: باریک ا... معلومه این لین کوئیی ها برنامه نویسی هم بلد بودند!!!!) با این حال سایرکس در این امر ناکام ماند و در پایان در صحرایی آواره و سرگردان شد تا اینکه از کار افتاد. وضعیت اسموک بهتر از سایرکس نبود چرا که او بوسیله نیروهای شائوکان دستگیر شد و به دنیای خارج فرستاده شد؛ با این که نیروهای زمینی شائوکان رو شکست داده بودند و وضعیت قلمرو زمین به حالت عادی خودش برگشته بود.

Mortal Kombat 4/ Gold

وقتی خدای ارشد مرطود شده ، شیناک قلمرو زمین رو مورد تهدید و خطر قرار داد ؛ ریدن بار دیگه از ساب زیرو خواست تا به نیروهای مدافع قلمرو زمین بپیونده. او به احترام و افتخار برادر بزرگش بی هان ، لباس وی رو بر تن کرد. همزمان کوان چی اسکورپیون رو متقاعد کرده بود که ساب زیرو قصد نابودی بازمانده های گروه شیرای ریو و خانواده وی رو داره؛ این کار باعث شد که اسکورپیون روی ساب زیرو متمرکز بشه و در نهایت در پناهگاه گورو (Goro's Lair) در مبارزه ای او ساب زیرو رو شکست داد و نزدیک بود وی و بکشه که معلوم شد او در قتل خانواده و قبیله اش هیچ نقشی رو نداشته ؛ چرا که کوان چی ظاهر گشت و اظهار کرد که تمامی این ماجرا ها از وی نشئت گرفته. کوان چی قصد فرستادن اسکورپیون به قلمرو زیرین رو داشت که اسکورپیون با زیرکی خود کوان چی رو هم با خود در قلمرو زیرین به اسارت کشید. این آخرین مبارزه بین ساب زیرو و اسکورپیون بود تا این که واقعه آرماگدون اتفاق افتاد.

Mortal Kombat: Deadly Alliance

بعد از این ماجرا ساب زیرو به معبد لین کوئی برگشت و اون جا مشاهده کرد که رئیس گروه توسط سکتور سلاخی شده؛ چرا که سکتور فکر می کرد رئیس دیگه برای رهبری گروه کارایی خودش رو از دست داده و لین کوئی به رهبری جدید و نیرومند احتیاج داره ( نویسنده: بیا تحول بگیر جناب گرند مستر!!! تا تو باشی بچه های مردم رو اسباب بازی نکنی!!!!) اما سکتور نتونست که مدال اژدهای رئیس گروه رو بدست بیاره؛ چرا که در یه درگیری شدید از ساب زیرو شکست خورد. بعد از این ماجرا سکتور به ژاپن فرار کرد. (نویسنده: احتمالا رفته بوده مادربرد ایسوز واسه خودش بخره!!!!! بی مزه بود نه!؟)

ساب زیرو مدال اژدها رو بدست اورد که با این کار تحول شدیدی در افزایش قدرت وی صورت گرفت؛ حتی چهره و قیافه وی کمی تغییر کرد. با پیروزی اون تحول زیادی در گروه لین کوئی شکل گرفت. او گروه رو به مکانی دور دست در ناحیه قطب شمال انتقال داد و شروع کرد به تربیت نیروهای جدید. او به نیروهای خود علاوه بر مهارت رزمی و حرکات ویژه ، پاکی و درستی و جوانمردی رو یاد داد و این که اونا مانند نیروهای قبلی لین کوئی یه قاتل متعصب و خشک مغز نیستند. ساب زیرو مسابقه ای رو ترتبیت داد تا از طریق اون قویترین شخص رو به عنوان کارآموز به خدمت بگیره. در کمال شگفتی قهرمان این مسابقه زنی بود به نام فراست ( Frost) (نوسنده: همون شبنم خودمون!!!) که قدرت کنترل یخ رو همانند ساب زیرو داشت . ساب زیرو وی رو به شاگردی خودش پذیرفت؛ اما زمانی که وی یه جنگجوی تمام عیار شد یه جای پذیرش باورهای ساب زیرو از قبیل فلسفه زندگی، روحیه متضاد اون رو در خود پرورید نظیر غرور که سرانجام کار دستش داد. او با این روحیه با متحدین ساب زیرو مخصوصا سونیا بلید اختلاف و مشکل پیدا کرد. (نویسنده: بزرگ ترین اشتباه ساب زیرو اینه که اول روحیه خانه داری و کدبانو گری رو به این فراست خانم چشم سفید ، آموزش نداد!!!!)

بعد از اینکه لو کنگ توسط اتحاد مرگبار کشته شد. ریدن از ساب زیرو خواست تا برای بقای قلمرو زمین به وی ملحق بشه. ساب زیرو درخواست ریدن رو پذیرفت اما این بار متاسفانه به دلایل شخصی که به لین کوئی مربوط می شد. او می خواست با این کار سبب درخشان نشون دادن لین کوئی و زیردستانش بشه تا دیگران از اون ها با احترام یاد کنند. (نویسنده: ا...ا... ساب زیرو جون از تو دیگه بعیده!!!!!؟؟؟) زمانی که بین ساب زیرو و فراست بوسیله جنجویان زمینی در دنای بیرون فاصله افتاد؛ فراست موفق شد که مدال اژدها رو بدزده اما چون توانایی کنترل اون رو نداشت با قدرت یخ خودش، از پای در اومد و ظاهرا کشته شد. ( نویسنده: جیگرم خنک شد!!) ساب زیرو خودش رو در این امر مقصر دونست چرا که نتوانسته بود فلسفه سالم زیستن رو به او آموزش بده و غرور و تکبر در فراست رخنه کرده بود. (نویسنده: یه چیزی رو فهمیدین.......این لین کوئی ها هم رزمی کارن، هم مهندس کامپیوتر ، برق، مکانیک و مکاترونیک خوندن و بلدن روبوت بسازن و برنامه ریزی شون کنن و هم فیلسوفند که این آخری از همه جالب تره!!!!)

Mortal Kombat: Deception / Unchained

همون طور که ساب زیرو دنبال یه جایی می گشت تا فراست رو به خاک بسپره ؛ او به خرابه ای رسید که به تمدنی متعلق بود که به نوعی قدرت سرما رو داشتند. او با بررسی دقیق فهمید که وی و فراست به جز نوادگان و نسل زاده های این نژاد که کریمنسر نامیده می شوند ؛هستند. او فراست رو به خاک سپرد و اون رو به خاطر خیانتش بخشید تا در آرامش باشه. او لباسی رو پوشید که از لباس های باستانی این نژاد بود و اون رو در همین خرابه پیدا کرده بود و بار دیگه قدرت خودش رو احیا کرد. او تصمیم گرفت تا به پاتوق ریدن و متحدینش بره که در بازگشت با گروهی از تارکاتان ها مواجه شد که قصد حمله به وی رو داشتند؛ بعد از نایود کردن اون ها در جنگل زنده (Living Forest) متحد جدید تارکاتان ها یعنی هوتارو (Hotaru) به تعقیب ساب زیرو پرداخت. کمی بعد وی شمشیر زن قهاری به نام کنشی (Kenshi) رو پیدا کرد و جان اون رو نجات داد. کنشی ماجرای شکست ریدن و متحدینش رو برای ساب زیرو شرح داد. او به همراه کنشی تصمیم گرفتند تا به قلمرو زمین بازگردند که هوتارو ظاهر گشت و به طور موقت با حمله ای ساب زیرو رو کور کرد. این بار کنشی بود که جان ساب زیرو رو نجات داد و همراه او به هوتارو شکست سختی وارد ساخت. (نویسنده: به این می گن اتحاد کنشی- زیرو!!!) زمانی که شوجینکو (Shujinko) با بازمانده جنگجویان قلمرو زمین متحد شده بود تا خطر اوناگا (Onaga) رو برطرف کنه ؛ ساب زیرو با دیگه به دنیای خارج رفت که کمی بعد در اونجا با سارینا (Sareena) روبرو گشت. چون سارینا به برادرش کمک کرده بود تا از قلمرو زیرین آزاد بشه و همچنین سال ها قبل از اون ، بی هان رو یاری کرده بود که کوان چی رو شکست بده ؛ ساب زیرو به سارینا پیشنهاد داد تا به معبد لین کوئی پناهنده بشه و به همین منظور شئ فلزی شکل رو به او داد تا با اون بتونه به معبد مخفی لین کوئی دسترسی پیدا کنه. ساب زیرو و سارینا در مسیر بازگشت ؛ اون ها دو تن از بازماندهای نیروهای تاریکی شائوکان رو مشاهده کردند که این دو کسی نبودند جز برادرش نوب سایبات و دوست صمیمی اش اسموک.

این دو به سمت قلمرو زیرین رفتند ؛ ساب زیرو نیز به دنبال اون ها رفت و به سارینا گفت که در معبد لین کوئی منتظر وی بمونه تا برگرده. با این حال نوب سایبات و اسموک می دونستند که ساب زیرو داره اون ها رو تعقیب می کنه و سرانجام در مرحله ای به ساب زیرو حمله کردند ؛ اما قدرت رئیس لین کوئی بیشتر از این حرف ها بود که شکست بخوره. پس از بازگشت ساب زیرو به لین کوئی، او متوجه شد که تعدادی از افراد زیردستش به طور وحشیانه توسط فراست سلاخی شدند. اون جا بود که وی دریافت فراست به نوعی زنده مانده و از قبر خود فرار کرده. (نویسنده: یه نفر نیست به این فراست بگه مگه لین کوئی و مدال اژدها ارث بابات هست که اینجوری می کنی!!!؟؟؟) ساب زیرو وی رو منجمد کرد و در آرامگاهی در معبد لین کوئی قرار داد با این فرض که روزی اون دوباره هوشیار می شه و تاوان جنایت خودش رو میده. ( نویسنده: اشتباه دوم ساب زیرو!!!)

Mortal Kombat :Armageddon

مدتی بعد ، تیون( Taven) نیمه خدا به معبد لین کوئی آمد تا هدیه ای رو که مادرش به او داده بود رو پیدا کنه. تیون تعدادی از جنگجویان لین کوئی رو شکست داد و همچنین فراست رو از زندان یخی آزاد کرد. ( نویسنده: این دوشیزه فراست اینقدره تو کف این مدال اژدها و ریاست لین کوئی بود که تیون رو با ساب زیرو اشتباه گرفت!!!!!!!!!!!!!!!!!!). بعد از اون ساب زیرو متوجه شد و تیون رو به مبارزه دعوت کرد اما حین مبارزه متوجه خالکوبی روی صورت تیون شد که شکل اژدها بود. مبارزه متوقف شد و ساب زیرو به تیون گفت که این شکل روی صورت وی دقیقا بر روی دری قفل در این مکان حک شده ؛ تیون با مشاهده و بازکردن این در تونست که لباس جنگی رو که مادرش برایش گذاشته بود ؛ بدست بیاره.

در این زمان بود که ناگهان نوب سایبات به همراه اسموک به لین کوئی حمله کردند و تعدادی از جنگجویان رو به روبوت اهریمنی تبدیل کردند. تیون به ساب زیرو کمک کرد و شیاطین رو نابود کرد. او اسموک و سرانجام نوب سایبات رو که در حال حمله به ساب زیرو بود شکست داد. پس از شکست دادن نوب سایبات ، ساب زیرو به عنوان تشکر مکان سری گروه اژدهای قرمز (Red Dragon) رو به تیون نشون داد این گروه مدام به تیون حمله می کردند تا اون رو نابود کنن. پس از اون ساب زیرو تلاش کرد تا روح برادرش رو که در تاریکی محض غوطه ور بود ؛ تطهیر کنه ولی موفق شد یا نه معلوم نشد. ساب زیرو بعدها در واقعه آرماگدون به نیروهای روشنایی پیوست و با اسکورپیون رودر رو گشت. کمی بعد وی دیده شد در حالی که تیغ دست چپ باراکا (Baraka) درون سینه اش فرو رفته بود و همچنین شمشیر کوری بلید او در سینه اسکورپیون. (نویسنده: حیف شد واقعا!)

Mortal Kombat v.s DC Universe

در داستان این سری ، لو کنگ ابتدا فکر می کرد که ناپدید شدن جنگجویان مدرسه ووشی (Wu Shi Academy) زیر سر گروه لین کوئی هست ؛ از طرفی ساب زیرو نیز بر این باور بود که مسئول ناپدید شدن افراد گروهش، کسی نیست الا لو کنگ. ساب زیرو لو رو به مبارزه دعوت کرد اما شکست خورد. اما با این حال با لو متحد شد زمانی که متوجه شد هم رزمان وی نیز ناپدید شده اند. در راه بازگشت به لین کوئی ساب زیرو قلعه مستحکمی رو یافت و برای بررسی داخل اون شد. کمی بعد او با سوپرمن (Super Man) روبرو شد و وی رو منجمد کرد. اما وندر ومن (Wonder Woman) ظاهر گشت و ساب زیرو رو شکست داد و وی رو اسیر کرد. تا این که سرو کله جکس (Jax) پیدا شد به خاطر اینکه جنگجوی لین کوئی رو آزاد کنه. جکس وندر ومن رو شکست سختی داد. کمی بعد ساب زیرو ریدن رو صدا زد ؛ با این تفکر که کوان چی می تونه در مورد حضور این جنگجویان تازه ، توضیح بده؛ اما ریدن به او اعتماد نداشت و وی رو به مبارزه دعوت کرد. اما ساب زیرو به خوبی از پس ریدن بر اومد و اعتماد وی رو جلب کرد. بعد ها این دو به دنبال اسکورپیون به قلمرو زیرین رفتند. و در اونجا با Deathstoke درگیر شدند. کمی بعد ساب زیرو با بت من ( Bat Man) رودر رو گشت که اون رو شکست داد. بلافاصله بعد از این کار اسکورپیون با تیغ معروف خودش ساب زیرو رو به قلمرو زیرین کشاند. این دو با هم درگیر شدند که این درگیری سبب رهایی کوان چی از بند شد. کوان چی هر دو نینجا و ریدن رو متقاعد کرد تا فعلا خصومت های خودشون رو کنار بذارند چرا که مهاجمان جدیدی پدیدار شده اند.

ساب زیرو با اسکورپیون متحد شد و اونا در معبد نیلوفر سفید (White Lotus) با کت ومن (Cat Woman) و Lex Luthor رو رو شدند. ساب زیرو در جا کت ومن رو منجمد کرد. اما وی و اسکورپیون از Lex Luthor شکست خوردند.

در درگیری بین نیروهای کامبت و دی سی یونیورس، ساب زیرو بار دیگه با بت من مبارزه کرد. کمی بعد نیز ریدن با سوپر من متحد شد تا دارک کان (Dark Kahn) رو شکست بده که در این امر موفق شدند.

برخی از نکات ناچیز:

- ساب زیرو یک خواهر داره که اسمش معلوم نیست و در جریان بازی حضور نداره. - در سری Deadly Alliance قرار بود که سبک تکواندو به ساب زیرو داده بشه؛ اما این سبک مبارزه به سونیا بلید داده شد.

تعداد بازدید از این مطلب: 2055
بازدید : 2055
scorpion
4:45
پنج شنبه 26 تير 1393

a25434016214102.mp4 -

تعداد بازدید از این مطلب: 790
بازدید : 790
scorpion
3:49
پنج شنبه 26 تير 1393

Free ISO Creator.zip -

تعداد بازدید از این مطلب: 683
بازدید : 683
scorpion
3:44
پنج شنبه 26 تير 1393

17157d1b8093fdfde59360a049fa34e51249111.mp4 -

تعداد بازدید از این مطلب: 772
بازدید : 772
<-Text1->

این وبسایت چطور است؟


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود